کیهان شناسی قرآن و اهل بیت

کیهان شناسی قرآن و اهل بیت

اعجاز علمی قرآن در نجوم و کیهان شناسی
کیهان شناسی قرآن و اهل بیت

کیهان شناسی قرآن و اهل بیت

اعجاز علمی قرآن در نجوم و کیهان شناسی

عید سعید غدیر خم بر جهان تشیع تبریک و تهنیت باد

 

 

عدالت علی علیه السلام

میان عرفان و علم علی(ع) و میان دین و دنیای علی علیه السلام هیچ جدایی نیست!

واژه های دهن پرکن دین و دنیا، امور دنیوی و امور معنوی، مادیات و معنویات و ... یعنی چه؟ چه کسی به چنین تفکیک و جدایی رسیده است؟ و چه کسی طلاق مطلق این از هم خوانده است؟! آیا چنین تفکیکی با جراحی تیز ذهنی و انتزاعی برخی در واقعیت و عالم هستی که با سماجتی فیلسوفانه و گاه عارفانه دنبال می شود وجود دارد؟ آیا این تقسیم بندی عالم به فیزیک و متافیزیک، به طبیعت و مابعد الطبیعه، به عین و ذهن، به فرد و جامعه، به جبر و اختیار وجود خارجی دارد؟ مگر عالم هستی هندوانه روی میز تشریح برخی است که به دو نیم دینی و غیر دینی تقسیم و آنگاه به اجزاء کثیر سلاخی شود؟

هستی مجموعه توده های درهمی از نیرو ها و انرژی هاست (بدون جراحی) که شکلواره کاملی از هستی بکر و باطراوت هست.

سیره نبوی و علوی نمونه اعلی و کاملی از حقیقت و واقعیتی هست، که متاسفانه با برخی جراحی های فیلسوفانه و عارفانه به جدایی میان عرفان و علم انجامیده و از سر آن به تجزیه فرقه ها و نحله ها و قیل و قال و هیاهو در مدارس و مکاتب اسلامی روی آورده است.

 

عدم رابطه و این همانی امور فکری و معنوی و الهی و امور زمینی و دنیایی ... یعنی چه؟ مگر امور فکری و معنوی تنگاتنگ و پیوسته با زندگی و دنیای انسانی نیست؟ مگر انسان بر روی همین خاک سجده نمی کند، و بر روی همین زمین نیایش نمی کند؟ براستی چه کسی خط جدایی با خط کش ریاضی میان زمین و آسمان کشیده است؟

چه دوست بداریم چه دوست نداریم، اکنون نه جنگ پادشاهان، که جنگ تمدن ها و ادیان است، ناقوس جنگ های صلیبی از برج و باروی تمدن های به اصطلاح سکولار زمینی نواخته است، و هنوز برخی در توهم کودکانه یک قرن پیش در فکر تفکیک و جدایی میان زمین و آسمانند

ابلهان بزرگ و زیرک تاریخ در سقیفه، وقت گرانبها و جهان گستر علی را از او گرفتند، و بیل را بر کول علی نهادند و به تحمیل روانه عمله گی اش ساختند! و آنگاه خود مشغول ساختن عمارت خلافت گشتند و برج وباری قدرت خلافت اموی و عباسی را بنیان نهادند.

اگر بزرگان آن روز در سقیفه سکوت پیشه نمی نمودند، اگر مردم آن روز مثل امروز نمی اندیشیدند، اکنون چشمه فیض ازلی و ابدی مکتب علی علیه اسلام اقیانوس های مواج را هم سیراب ساخته بود، چه برسد به کوره چاهی که نخلستانی را سیراب خواهد ساخت.

 

آدم های کوچک با آرمان های کوچک ... وسعت چشم انداز کوچکشان علی را در حد یک کارگر جالیز می بیند و اصلا فکر نمی کنند که اگر کسی که به علم آسمانها از علم به زمین آگاه تر است، بیل در دست گرفتن و روانه نخلستانش ساختن جفا به علی، و ستم به تشیع، و به ساحت علم و دانش است.

این همان علی است که می فرمایند: سلونی قبل ان تفقدونی فا نّی بطرق السّماء اعلم منّی بطرق الأرض ... بپرسید از من قبل از آن که من از میان شما بروم، که من به علم آسمانها از علم به زمین آگاه ترم...

 

سران و بزرگان آن روز علی اعلی علیین را به زیر کشیدند، گستره آسمان را به زمین دوختند، خانه نشینش ساختند، هم راز و همسخن چاهش ساختند، کارگر جالیز و نخلستانش ساختند! و آنگاه کوله قرص نانی بر کولش نهادند! ... و عدالت جهان گستر علی را در کیسه کوچک قرص نانی محصور و تنگ ساختند.

 وهنوز برخی همه این حصار های تنگ و ننگ تحمیلی عمارت خلفا را بر علی مایه افتخار و مباهات می دانند... با یک چند چاه و با یک چند قرص نان و اطعام چند مسکین، سیر عدالت گستر جهانی علی به جایی می رسد؟

چگونه باید فریاد زد: ... در عدالت علی علیه السلام از شام تا بام گرسنه ای نباید بود و برهنه ای، تا علی کوله بر دوش گیرد، تا گرسنه ای را قرص نانی دهد و مسکینی را اطعام ...

 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد